بیا یار مهربونم
کی میگه بی تو می مونم
بیا یار مهربونم
نمیخام بی تو بمونم
توی این فضای خونه
دل من میشه دیوونه
واست آهنگی می سازم
با یه شعر عاشقونه
بی تو من نفس ندارم
بی تو کار و کس ندارم
بی تو من میشم دیوونه
ای تو بهترین بهونه
ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﻴﺴﺖ ... !
ﻭﻟﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﺍﻫﻮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﻴﻢ ،
ﺗﻨﻬﺎﻳﻰ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﺧﻴﻠﻰ ﺳﺨﺘﻪ ...
صادقانه اعتراف ميكنم به خيانت!وقتي نبودي باخيالت بودم
دوست داشتنت گناه باشد یا اشتباه
گناه میکنم تو را حتی به اشتباه . . .
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺍﺯﺵ ﻣﯿﺎﺩ ﺣﺘﯽ ﻗﺒﻞ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺪﻭﻭﻧﯽ ﭼﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺎﺩ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺖ،
ﻫﻤﯿﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻬﺖ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﻭﺍﺳﺖ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ
ﺍﺭﺯﻩ
هیــچ چیز دلنشین تر از این نیست که:
مدام نامت را صدا بزنم...
با یک علامت سؤال"؟"
و "تـــو" با حوصله جواب بدهی...
جـــــان دلـــــم!؟
♥♥♥♥
یه وقت هایی میرسه که نه یادش آرومت میکه نه عکسش
فقط باید خودش باشه
فقط خودش...
♥♥♥♥
میدونی ...
من عاشق بارون نبودم !!!
از وقتی عاشقش شدم که وقتی با تو قدم میزدم معنای خیس شدنش رو فهمیدم...
.
.
تنها کسی هستی که من بدجور بهت وابسته شدم
تنها کسی هستی که من از نبودت خسته شدم
تنها کسی هستی که من عاشق و دیوونت شدم
مثل تو هیچکسیُ من هیچ جای دنیا ندیدم
کــاش تــوی ایــن جــاده یه تابلــو نصــب میکــردن
واســه دلخــوشــیم…!!
“” تــــــــو “”
دو کیــــلومــــتر…!
یاد چشمهایت،
هنوز هم،
آتشم می زند...
چه حقیرست این زمستان،
با تمام سرمایش. . .
تـــو را دوست میدارم . . .
چه فـرق مى کند که چـــــــــــــــرا ! ؟
یــــــــــــا از چــــــــــــه وقـت!
یـا چطـور شـد که . . . !
چه فـــــــــــــــرق میکـند ؟!
وقتى تــو بـایـد بــــــــــــــاور کنـى . . . که نمـى کـــــــــنى ( ! )
و من بــایـد فـرامـــــــــوش کــنم . . . کـه نمـــــى کـــــنم ( ! )
√ دیوانه ام می كند ...!
فكر اینكه .. زنده زنده .. نیمی از من را .. از من جدا كنند !
لطفا ... تا زنده ام بــــــــــــــــــمان.....
تو را چشم در راهم ....
فـرهـاد می دانــستـــ
صـد سـال نمی تـواند کـوه را بـکنـد
فـقـط می خـواسـتــ یـکــ بـار
اسمـش را بـا شـیرین بیـاورند!
معجزه ی شیرینی است
كه رؤیای بهشت را
در دل ِ آدم
زنده می كند...

برای باز آمدن است که می رود.
نگران نباش
به زودی ...
ما به راهِ روشنِ آرامش خواهیم رسید.
فقط کافی ست ...
تاریکی بی پایانِ پیش رو را تحمل کنیم
حتماً سپیده دم سر خواهد زد
و خورشید باز خواهد گشت ...

*یه جمله: مواظب خودت باش*
*یه خواهش: هیچوقت عوض نشو*
*یه آرزو: فراموشم نکن*
*یه راز: خیلی دوستت دارم*
*یه حقیقت: دلم برات تنگ شده.....
از خانه تا مدرسه را دویده بود...
نفس نفس میزد
"آقا اجازه هست؟"
زنگ انشا بود
"عید شما چگونه گذشت؟"
و کیف پسرک پر از فال هایی بود که نخریده بودند...
تو آدم..
من حوا..
سیبی در کار باشد یا نه؟
در آغوش تو..
بهشت جاریست..
بوسه هایت طعم سیب میدهند..
همین کافیست..
چشمانم بی تابی می کند....
برای.....
مهمان کردن اشکهای ندیدنت.
بیا سیب را با هــــــــم گاز بزنیم...
..گـــــــــور پدر بهشت..!..
بهشت من آنجاست کــــــــــــه تورا به آغوش می کشم و.....
ساعت ها در هـــــــــــــرم نفسهایت حبس می شوم
سلام مــاهٍ مـــن!دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …!گفتم بیایم سراغ ِ خودت ..احوال مهتابیت چطور است ؟!چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟!چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟!چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو ؟!چقدر نیامده انتظار خبــر دارم ؟!چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده !راستی ، باز هم آســمان دلت ابری است یا ….؟!می دانم ، تحملم مشکل است …. اما خُب چه کنم؟!یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شوی …. هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانتباشد !تو فقط ماه من بمان و باش !ماه من !مراقب خاطراتمان ، روزهای با هم بودنمان ...خلاصه کنم بهانه یٍ ماندنم مراقبٍ عشــقٍ من باش
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
کشتی نساز ای نوح طوفان نخواهد آمد / برشوره زار دلهاباران نخواهد آمد
رفتی کلاس اول این جمله راعوض کن / آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد . . .
یا صاحب الزمان
.
.
.
شبا هنگام لب دریاچه می رفتم و میگفتم با خود او یک شب انجا دیده خواهد شد من او را پیش از این هرگز ندیده نام او را نیز نشنیده و انگار روزگاری باهم آشنا بودیم شبی آمد ولیکن دیر وقت آمد نه فانوسی نه مهتابی هوا بس تیره بود و تار و دامن دریاچه پرطوفان سوار قایقی گشتیم و برخیز ابها رفتیم تا دیری من او را باز نشناختم زیرا که شب تاریک بود و موج نیرومند ولی ای افسوس ای اندوه او را موج ها بردند و اینک هر سحر در قلب من نیلوفری نمناک می روید
میخواستم که با تو باشم اما جدا افتادیم....
میدونم یروز میاد که ما بازم باهمیم.....
میدونم میاد روزای خوب بازم میاد...............
دوستت دارم کمتر از خدا و بیشتر از خودم چون به خدا ایمان دارم و به تو احتیاج!!
شب برای چیدن ستاره های قلبت خواهم آمد. بیدار باش من با سبدی پر از بوسه می آیم و آن را قبل از چیدن روی گونه هایت می کارم تا بدانی ای خوبم دوستت دارم
نور دلیل تاریکی بود و سکوت دلیل خلوت، تنها عشق بی دلیل بود که تو دلیل آن شدی
عشق کنار هم ایستادن زیر باران نیست...!!! عشق این است که یکی برای دیگری چتر شود و دیگری هرگز نفهمد چرا خیس نشد
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند.قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند.تارموی توست اما ریشه ی عمر من است
ادامه مطلب...