از خانه تا مدرسه را دویده بود...
نفس نفس میزد
"آقا اجازه هست؟"
زنگ انشا بود
"عید شما چگونه گذشت؟"
و کیف پسرک پر از فال هایی بود که نخریده بودند...
نظرات شما عزیزان:
از خانه تا مدرسه را دویده بود...
نفس نفس میزد
"آقا اجازه هست؟"
زنگ انشا بود
"عید شما چگونه گذشت؟"
و کیف پسرک پر از فال هایی بود که نخریده بودند...
نظرات شما عزیزان: